- کله پاچه
- مجموع سر و پاچه های یک گوسفند، خوراکی آبدار که با کله و پاچۀ گوسفند تهیه می شود
معنی کله پاچه - جستجوی لغت در جدول جو
- کله پاچه
- کله با پاچه از هر حیوانی را گویند
- کله پاچه ((~. چِ))
- نوعی غذا که از کله و پاچه چهارپایان حلال گوشت به ویژه گوسفند تهیه می شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ریزه کاه: (چند گویی که مهر از و بر دار خویشتن را بصبرده تسکین ک {} کهربا را بکوی تا نبرد چه کند کاه پاره تسکین) (سعدی)
کله پاچه: (آنچه گوسفند از هر جا آورند باید در حضور معتمد ناظر کشته شود و گوشت و دنبه و پیه خام و کله و پاچه و جگر و پوست او تحویل و ضبط شود)
آنکه دارای پایی کوتاه است، کوتاه قد، نوعی گوزن دارای خالها درشت که شاخ وی شاخ شاخ است، خرگوش (با آنکه دست وی کوتاه است نه پای او)
آدمی که حالش بهم خورده و از حال طبیعی خارج شده و در حقیقت سرش را بجای پایش گذاشته باشد
مضطرب شدن سر اسیمه گشتن